اسمش محمدصمد است، اما همه او را با نام صمد ميشناسند. كاپيتان تيم ملي بسكتبال كه در راه قهرماني ايران در جام ملتهاي بسكتبال آسيا كم نگذاشت.
به نوشته جام جم؛ اين نام در بازيهاي بسكتبال مدام تكرار شده است؛ 3 بار قهرماني در بسكتبال باشگاههاي آسيا و يك بار قهرماني در جام 2007 مردان آسيا تا پيش از اين قهرماني، اهالي بسكتبال را شوكه نكرد، چون در بازيهاي اخير هم نام محمدصمد نيكخواهبهرامي به گوش ميرسيد و آوردن اين نام مترادف با قهرماني است.
نميدانم با كاپيتان تيم ملي چند ساعت حرف زدم، اما چكيده گفتگو با اين بازيكن برتر آسيا همين است كه ميخوانيد.او بر خلاف خيليها در حرف زدن هم پرتلاش است و در لابلاي صحبتهايش آنقدر سوژه ميدهد كه بتوان گفتگو را هر دفعه با موضوعات تازهتر اين سو و آن سو چرخاند.
نيكخواهبهراميدر جام بيست و پنجم آسيا ركوردي كه در دورههاي قبل به دنبالش بود را ثبت كرد.يكي از نكات آزاردهنده براي كاپيتان صمد در گذشته، بالاتر ايستادن فادي خطيب لبناني يا ميشل مدنلي بازيكن سوريه از او بود كه معمولا مسوولان فيبا – آسيا هم به آنها توجه ويژه داشتند، اما صمد خودش را به آسيا ثابت كرده و در اين دوره نشان داد فاصله او با ديگران زياد شده است. او را ميتوان جزو بازيكناني قرار داد كه سبك بازي شان از كلاس آسيا فراتر است. حامد حدادي يكي از اين بازيكنان بوده، اما شرايط فيزيكي، حامد را در اين راه كمك كرده است. در حالي كه كاپيتان ايران با هوش و صاحب تكنيك منحصربهفرد است.
كاپيتان تيم ملي از بازيهاي ملتهاي آسيا چه تحليلي دارد؟
اين دوره با گذشته تفاوت بسياري داشت.در اين دوره بازيكنان مطرح خارجي تيمهاي ملي كشورها را همراهي ميكردند.لبنان و اردن با بهترين شرايط به بازيها آمده بودند.
قبل از بازيها به اين رويه تيمها اعتراض كرده بودي؟
الان هم مواضع خودم را در استفاده از بازيكنان غيرآسيايي دارم. اين كار تقلب محض است.
چرا؟ ما در اروپا هم شاهد چنين وضعيتي هستيم و بازيكنان را تبعه ميكنند؟
در اروپا بازيكن پس از چند سال زندگي و دوندگي بسيار تابعيت كشور جديد را ميگيرد. قانون فيبا هم روشن است؛ اما اين تيمهايي كه من گفتم واقعا تقلب ميكنند. آنها براي بازيها و در يك مقطع خاص به بازيكن تابعيت ميدهند و پول هنگفتي بابت اين كار ميپردازند. در اروپا جرارد هولدن در تيم روسيه جزو اين دسته از بازيكنان است، اما هولدن سالهاست براي تيم ملي روسيه به ميدان ميرود.
اين وضعيت تا كجا ادامه دارد؟به هرحال اين قوانين را فيبا حمايت كرده است.
فيبا بايد سفت و سختتر با اين رويداد برخورد كند.الان يك بازيكن خارجي ميتواند تبعه شود اما با تقلب اين تعداد بازيكن افزايش مييابد و ظاهرا از دست فيبا كاري ساخته نيست.بسكتبال آسيا در آينده لطمه ميخورد.
قبل از بازيها از اين بازيكنان زياد حرف زده ميشد، اما بعد از قهرماني ايران ديگر حرفي در اين رابطه نشنيديم.آيا زوم كردن روي بازيكنان خارجي جوابي براي روز مبادا نبود؟
اصلا.تيم ايران قدرتمندترين تيم در اين رقابتها بود.اعتراض ما فقط براي اين مسابقهها اعلام نشده است، بلكه ما آينده را در نظر گرفتيم و معترض هستيم. چرا بايد در بازيهايي كه مربوط به آسياييهاست خارجيها بيايند و بازي كنند و روح بازيها را زير سوال ببرند.
از ميان اين تيمها اردن زيان نكرده است.
اردن جهاني شد، اما لبنان نه.من ميديدم بازيكنان خارجي تيمهاي ملي اردن و لبنان تعصبي روي تيم ندارند.بازيكن ملي عرق ملي دارد و براي كشورش مبارزه ميكند، اما بازيكن خارجي چه تعصبي ميتواند داشته باشد جز اينكه براي پول تلاش كند.
تيم ايران در بازيهايش يك حس بسيار خوبي داشت كه به بيننده قهرماني را القا ميكرد.فكر ميكني دليل اين نمايش قدرتمند چه بود؟
ما بازي به بازي بهتر شديم. درست است كه روزهاي زيادي بدون حامدحدادي تمرين كرده بوديم، اما چند بازي در چين تايپه و سپس بازيهاي آسان در دور اول سبب آمادگي بيشتر تيم شد.تيم ايران چند سالي است با اعتماد به نفس بازي ميكند و اين مساله از شناخت بسكتبال آسيا نشات ميگيرد.
پيش از ترومن و ماتيچ مربيان ايراني در جوانان و باشگاهها قهرمان شده بودند. فكر ميكني چه تفاوتهايي بين قهرماني اين تيمها با قهرماني تيم ملي با مربيان خارجي وجود دارد؟
تفاوتها زياد نيست. بسكتبال پيش ميرود و مربيان در پيشبرد برنامهها نقش دارند. نميتوانم بگويم نقش كدام سو پررنگتر است، اما همه زحمت كشيدهاند. اين زحمت فقط به مربيان خلاصه نميشود، بلكه مجموعههاي ديگر را هم بايد در نظر گرفت.مربيان كار يكديگر را كامل ميكنند.
آيا مربيان ايراني ميتوانند تيم ملي را هدايت كنند؟
از فدراسيون بسكتبال بپرسيد.
به هر حال نظر شخصي خودت چيست؟
مربيان ايراني توانايي دارند و در جام باشگاههاي آسيا عملكرد مثبت خود را نشان دادهاند.
در مسابقههاي جهاني ميتوانيم به مربيان ايراني اعتماد كنيم؟
من در اين زمينهها نميتوانم حرف بزنم ،چون در حيطه اختيارات يا وظايف من نيست.فدراسيون بسكتبال در به كارگيري مربي تيم ملي حرف اول و آخر را ميزند.
ما تجربه المپيك را داريم كه فدراسيون ترومن را به كار گرفت، بنابراين ميتوان از حالا حدس زد ماتيچ تيم را در تركيه هدايت كند. اين طور نيست؟
گفتم كه نظر اصلي با فدراسيون است.
به نظر تو آلترناتيوي براي حامد حدادي داريم؟
در حال حاضر نه، اما اگر بسكتبال با اين موفقيتها پيشرفت بيشتري داشته باشد و فرهنگ اين ورزش توسعه پيدا كند آن وقت ميتوانيم حداديهاي بيشتري داشته باشيم.
ميتوانيم بگوييم بسكتبال ايران 60 درصد متكي به حدادي است؟
او بازيكن بزرگي است، اما ما بدون حامد هم يادگرفته ايم چگونه باشيم.
چگونه؟
در قطر ما بدون حدادي اول شديم.
اما در تايوان بدون حدادي به كره باختيم.
نبايد روي اين باخت ارزيابيهاي اين چنين داشته باشيم.قبول دارم حدادي وزنه سنگيني براي تيم ملي است، اما زحمات ديگران را نبايد ناديده گرفت.
من قصدم اين نيست. فقط ميخواهم بدانم پشت سر هركدام از شماها كه متعلق به نسل طلايي بسكتبال هستيد و از 10 سال قبل به اين سو با تيمهاي متعدد بودهايد، چه كساني هستند.
بازيكن جوان داريم.ارسلان كاظمييا محمد حسن زاده و مهدي شيرجنگ از بازيكنان با آتيه هستند. تيم ملي هم جوان است و چند دوره همين تيم جا دارد.
آيا اين تيم جوان ميتواند در مسير جهاني، جايگاهي براي بسكتبال ايران ترسيم كند؟
فاصله ورزش ايران با دنيا را همه ميدانند. با وجود اين در يك سال باقيمانده بيكار نمينشينيم.
آيا همين كه به جام جهاني رفتيم براي تو كافي است؟
به هيچوجه. ما در تركيه ميخواهيم شگفتي ساز شويم.اگر جايگاه بسكتبال را ترسيم كنيم حريفان روي ما حساب ميكنند.
جايگاه بسكتبال ايران كجاست؟
در رده بندي فيبا بيست و يكم جهانيم، اما اين ملاك نيست. بازيهاي تركيه با 24 تيم برگزار ميشود و ما كار سختي در آنجا داريم.
تيم جوانان آخرين بار در بازيهاي جهان بين 16 تيم پانزدهم شد. آيا جايگاه ما همين است؟
نه. ميتوانيم بالاتر قرار بگيريم. پيشبيني سخت است. به نظرم حق بسكتبال بيشتر از اين امكاناتي است كه بايد داشته باشد.
اما امكانات الان بد نيست. تيمهاي باشگاهي خوبي داريم و تداركات تيم ملي نسبت به قبل اصلا قابل مقايسه نيست.قاره نوردي و بازي با بهترين تيمهاي دنيا هم كه جاي خود .
شايد از اين منظر اتفاقات خوبي در بسكتبال افتاده، اما امكانات ما به لحاظ سالن در حد ضعيفي است.ما نميتوانيم بهترين تيمهاي دنيا را اينجا بياوريم، چون سالن استاندارد نداريم.اينها باعث ميشود خواستههاي به حق علاقهمندان برآورده نشود.
قبل از جام ملتها گفته بودي ماتيچ بسكتبال ايران را دوسال جلو انداخت.هنوز سر اين حرفت هستي؟
بله. الان اطمينان بيشتري به اين حرف پيدا كردهام چون با ماتيچ قهرمان آسيا شديم و اين مربي توانايي خودش را به اثبات رسانده است.
ملاك تو فقط قهرماني است؟
خيلي مهم است، اما تنها ملاك من نيست.
پيش از ماتيچ مربياني مثل بوسنياك يا اونيكا براي بسكتبال ايران مقام آوردند.ترومن كه جاي خود دارد، بنابراين چطور ممكن است ماتيچ 2 سال ما را جلوتر ببرد؟
ماتيچ كارهاي نيمه تمام را به پايان رساند. او نيامد از اول همه را رد كند، بلكه با استفاده از نقاط مثبت بسكتبال ايران به موفقيت بزرگ رسيد. ماتيچ گفته بود با تغييرات جزيي در كار ترومن تيم را به قهرماني ميرساند؛ همينطور هم شد.
آيا توانمنديهاي بسكتبال ايران باعث پيروزيهاي اين مربيان نيست؟
به هر حال نميتوانيم با قهرماني تلاشهاي ديگران را ناديده بگيريم. ماتيچ يا ترومن زحمت كشيدند، اما زمينههايي هم از قبل فراهم شده است.
حرف من سر همين زمينههاست. مثلا در ليگ خيلي اتفاقات افتاد و بازيكناني مثل تو در همين ليگ ساخته شدند. آن روزها ماتيچ و ترومن و… نبودند.
قهرماني يك روند طولاني مدت است كه با تلاشهاي همه جانبه به دست ميآيد.من نگفتم مربيان خارجي فقط در قهرمانيهاي بسكتبال دخيل هستند.كارهايي از گذشته صورت گرفته و نسلي در بسكتبال به وجود آمد كه زيادهخواه است و ميخواهد فراتر از بسكتبال آسيا باشد.
خود تو در بهترين تيمهاي ايران بازي كردي با مربيان برتر.آنها هميشه رقابت شديدي داشتند و در اين رقابتها بازيكنان بزرگي ساخته شدند.
شما طوري حرف ميزنيد كه انگار من منكر تلاشهاي مربيان ايراني هستم.
مصاحبههايت اين حس را در من ايجاد كرده است. غير از تعبير مبالغهآميزي كه از ماتيچ داشتي، يك بار در بازيهاي ليگ پارسال مربيان ايراني را متهم به جانبداري از بازيكنان خارجي كردي و گفتي آنها بيش از اندازه به خارجيها وابسته هستند.
من در شرايط آن روزها اين حرف را زدم. قصد من تخريب مربيان ايراني نبود، بلكه ميخواستم توجه آنها به بازيكنان ايراني در تيمها بيشتر شود. بازيكنان خارجي خيلي ميتوانند به بسكتبال ما كمك كنند و تا اينجا هم كمكهاي بزرگي ديديم. مثل آندره پيتس كه تاثيرگذاري او بر مهدي كامراني را هيچكس فراموش نميكند.
تو از مصطفيهاشمي به عنوان كسي كه در بسكتبال براي او احترام زيادي قائل هستي ياد كردهاي، اما حالا از تيمش جدا شدي. آن حرفها هم كه از گذشته و بعد از فينال ليگ پارسال بين شما مطرح بود.چرا از مهرام رفتي؟
هاشمي از نوجواني مربي من بوده و همچنان براي او احترام زيادي قائل هستم.يك بازيكن نميتواند تا آخر عمر براي يك مربي و با يك تيم بازي كند. بين ما اختلاف در حد پايان يك بازي بوده است و الان در تصميمگيري من نقشي ندارد. چندين سال با هاشمي بودم و الان ميخواهم تيمم را عوض كنم. فقط همين.
اتفاقاتي كه پس از انتقال تو به صبامهر افتاد بيش از فقط همين بود.
اخبار حاشيهاي را من پخش نكردم. من يك بازيكن هستم با دستمزد حرفهاي. صحبتهاي زيادي با هم داشتهايم و با توافق به صبامهر رفتم. شايد بعضيها فكر نميكردند صمد برود و همين باعث چند حاشيه كوچك شد.
پخش اين اخبار در حين بسكتبال ملتهاي آسيا مشكل ساز نبود؟
در اردوي تيم ملي در چين مديريت درستي اعمال شد و از بروز هرگونه حاشيه جلوگيري به عمل آمد. شنيدن رقم 450 ميليون توماني براي همه خوشايند نيست.
حالا تو همين پول را گرفتي يا نه؟
نه.
اما شايعه شده به پيشنهاد 350 ميليون توماني مهرام جواب رد دادي. پس صبا مهر چقدر داده است؟
شايعه. خوتان ميگوييد، بنابراين درباره شايعات نبايد زياد از حد حساسيت به خرج داد. من يك فصل ميخواهم در صبا مهر بازي كنم و كار خلافي هم نكردم.قراردادم با مهرام به پايان رسيد و از امروز بازيكن تيم جديدم هستم.
يعني انگيزههاي مادي براي اين انتقال مهم نبود؟
چرا، اما يك فصل ميخواهم در تيميكه مرحوم برادرم در آنجا بازي ميكرد توپ بزنم.
هاشمي و مهرام را فراموش كردي؟
مطمئن باشيد با اولين سوت بازيهاي ليگ آنها هم فراموش خواهند كرد.
صبامهر ميخواهد با تو قهرمان آسيا شود؟
هدف ما قهرماني است و هر كجا باشيم به قهرماني فكر ميكنيم.
تيمهايي كه صمد در آنجا بازي ميكند قهرمان است.با همين صباباتري يا تيم ملي قهرمان آسيا شدي و انتقالت به صبا تعبيرش ميتواند تدارك قهرماني ديگر صمد با تيمي ديگر باشد.
در واقع من جزيي از تيمهاي بزرگ بودم. در صباباتري 2 بار بازيكن كمكي شدم ،اما در دو بار قهرماني با تيم ملي مثل بقيه بازيكنان من هم سهم كوچكي داشتم. امسال در ليگ براي تيم متفاوتي بازي خواهم كرد. آنها فصل گذشته با عنوان سوم بازيها را ترك كردند و ميخواهند به جايگاه قبلي خود بازگردند.
اولين توصيهات براي تيم جديد چيست؟
اينكه زود سومي پارسال را فراموش كنيم و با نفرات جديد به فكر هماهنگي باشيم. جاي هيچگونه گلهاي هم نيست.